تبلیغات سیاسی یا هیجانهای توخالی!
تبلیغات در هر عرصهای که باشد باز همچون چوب جادوی یک جادوگر و ساحر به هر کالا، یا صنعت و یا حتی یک حزب سیاسی بخورد، به آن مشروعیت میدهد.
این روزها اگر کالایی پر فروغ است، اگر همه مردم یک جامعه سیاستمداری را میشناسند، اگر اسم یک روزنامه بر سر زبانها میافتد همگی ریشه در قدرت تبلیغات دارد.
به جرات میتوان گفت که در هر صحنه مدیریتی و در هر بخش، تبلیغات یکی از پایههای بنیادین را تشکیل میدهد و در صورت نبود این تکنیک، به وضوح میتوان واکنشهای مرتبط با نتایج این عدم حضور را دید. نکتهای که در بحث تبلیغات باید به آن اشاره کرد این است که اگر تا دیروز تبلیغات تنها شامل شامپو، ماکارونی و مۆسسات آموزشی میشد، امروز تبلیغات رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و در عرصه سیاست هم وارد شده است به طوری که پا به پای تبلیغات بصری و نوشتاری کالا و اجناس، تابلوهای تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات به چشم میخورد.
سیاسیون که این روزها همه جانبه برای حضور در انتخابات خود را گرم میکنند، استارت تبلیغات خود اعم از پنهانی و آشکار را کلید زدهاند. در این ابتدای کار شاید اسامی کاندیداها بر در و دیوار شهر به چشم نخورد اما فعالیتهای احزاب را میتوان از نصب پارچه نوشت های بسیاری بزرگ بر سر در پایگاههای فعالیتشان دید.
به زمان برگزاری تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری که نزدیک شویم، تبلیغات پر رنگتر از گذشته شده و در نهایت کلان شهرها به طور نمادین محلی برای رقابت و جنگ تبلیغات میشود. در پایان هم شاهد نصب یک کاغذ دیواری از چهرهی کاندیدااها و احزاب مختلف بر روی دیوار های شهر هستیم. در کنار این تبلیغات عینی و شهری، تبلیغات در فضای مجازی هم وجود دارد که با تزریق افکار یک کاندیداا و یا حزب خاص در قالب یک خبرگزاری، سایت تحلیلی و یا پایگاه خبری قدرت، زمان و توان تفکر سیاسی-اجتماعی در مورد شرکت در انتخابات و همچنین رای دادن از افراد جامعه سلب میشود.
متأسفانه تبلیغات عینی چه در شهر و چه در روستا، اولین و بهترین گزینه برای جذب عوام جامعه از سوی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری محسوب میشود و این در حالی است که افراد جامعه در بزنگاههای سیاسی هشیارانهتر عمل و رفتار میکنند و هزینهای که یک حزب برای تبلیغات خود صرف میکند، به عنوان معیار انتخاب مردم محسوب نمیشود.
با این حال تبلیغات شهری، علیرغم این که فضای شهری را از حالت متعادل خارج و به شهر یک نمای آلوده میدهد آن هم پر از کاغذهای رنگی با شعارهای تکراری، سود دیگری ندارد و در بسیاری از موارد این تبلیغات به عنوان یک حربه سیاسی به جز ایجاد مزاحمتهای بصری و شنیداری و متنی سود و نتیجهی دیگری ندارد.
نکتهی دیگری که در مورد تبلیغات به ویژه تبلیغات سیاسی از نوع خاص آن یعنی انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد، بحثی است که برخیها آن را به عنوان پوئن مثبت تبلیغات میدانند: ایجاد هیجانات سیاسی و ترغیب افراد جامعه برای شرکت در انتخابات.
ایجاد هیجان سیاسی شوخی بی مزه سیاسیون
تبلیغات سیاسی تا حدی به عنوان یک روش سیاسی و یک حربه انتخاباتی محسوب میشود اما متأسفانه گاهی احزاب و کاندیدااهای محترم اعتدال را به فراموشی سپرده و در ترویج شعارها و افکار خود زیادهروی میکنند و این مسئله را در قالب بالا بردن تیراژ برگههای تبلیغاتی و ایجاد هیجان سیاسی در مردم عملی میکنند. لازم به ذکر است که انتخابات اساساً برای مردم است و نتیجه قطعی آن را مشارکت مردم تعیین میکند به همین منظور مردم خود آگاهانه در این عرصه شرکت میکنند و به هیچ وجه نیازی به ایجاد هیجان سیاسی برای ترغیب و افزایش تمایل شرکت در انتخابات وجود ندارد.
غرق کردن مردم در تبلیغات شهری و به اصطلاح کاغذی برای ملل و جوامعی است که هوش سیاسی در مردم آنها پایین است اما در کشور ما مردم بنا به عمل کردن بر وظایف اجتماعی و مدنی خود شرکت در انتخابات را حق و وظیفه اجتماعی خود میدانند.
انتخابات، نقطه اوج قلیان هوش سیاسی مردم
با توجه به بالا بودن هوش سیاسی مردم ایران، افراد اگر تنها یک تک برگ از یک بیانیه منطقی و درست و حسابی را ببینند خود نقش مبلغ را ایفا کرده و سینه به سینه در مورد عقاید سیاسی خود با یکدیگر صحبت میکنند کما اینکه تاریخ ایران مشابه این فعالیتها را در عصر مشروطه و در سال 57 برای ترویج حقانیت مکتب امام خمینی انجام دادهاند به همین منظور به هیچ وجه نیازی به این نیست که کاندیدااهای محترم در مدارس، دفترچهی مشق دانش آموزان را به مدت یک سال تأمین کنند یا در جلوی درب مساجد اقدام به توزیع ادعیه کنند و در نهایت و البته متأسفانه در هیاهوی جمعیتی بسیاری از این ادعیه که در آن نامهای مقدس دیده میشود به زمین بیافتند.
انتخابات، نقطه اوج قلیان هوش سیاسی مردم است بنا براین باز هم تاکید میشود که کاندیدااها به جای زیادهروی و اسراف در تبلیغات شهری افکار خود بهتر است در بیان افکار واقعی خود صداقت به خرج دهند و پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را که در آن به کلمه الله مزین است، برای ترویج نام خود، ضمیمه برگههای تبلیغاتی نکنند که در نهایت به زمین افتاده و زیر پای مروجان باقی بماند. در اینجا میتوان یک دور باطلی را دید که برخی سیاسیون آن را پیش گرفتهاند از یک سو خود را پایبند به موازین دینی و اجتماعی- اسلامی نظام نشان میدهند و از سویی از اینکه کلمه الله و پرچم مقدس جمهوری اسلامی برای اسم آنها به پایین بیفتد، بی اعتنا هستند ...
بخش اجتماعی تبیان